عین حقیقته چیزایی که الان غصه شونو میخوری شاید فردا دیگه واست مهم نباشه وقتی دوباره وبلاگو پیدا کردم و اومدم خیلی خوشحال شدم ولی از این پستای ناراحت کننده جا خوردم! الانم هرچی فکر میکنم یادم نمیاد برای کی نوشته شدن یا اصلا انقدر ارزششو داشته که بخاطرش حتی چشم بدوزم به مانیتور مردشور علتمو ببره =)))) *: کسی میدونه چرا بین خط اول و دوم پست فاصله میفته؟
راستش تو کارای خارق العاده بلد نبودی نتونستی منو زیر بارون با یه آهنگ عاشقونه غافلگیر کنی تو برام گیتار نزدی وقتی از خیابون رد شدیم دستمو محکم فشار ندادی هیچوقت وقتی قهر بودم با پاستیل خرم نکردی دقیقا جاهایی که نباید، منطقی حرف زدی بلد نبودی یه گوشه ماشینو پارک کنیو پياده بریم اینور اونور ازم نخواستی یادت بدم چجوری موهامو ببافی یا برام لاك بزنی میدونستی دیوونه ی عطر تلخم و نمیزدی مستم کنى تو فقط تا تونستی خجالت کشیدی تا تونستی سعى كردى وعده هاى بزرگ واسه
درباره این سایت